ترانه خواندن به وقت باران

روزنوشته های ال پس

روزنوشته های ال پس

ترانه خواندن به وقت باران

کسی که سعی میکنه اهل تجربه و یادگیری باشه تا آخر عمرش.

بایگانی
آخرین مطالب

این یک دل نوشته است !

يكشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۸، ۱۱:۳۷ ب.ظ

میخاستم بگم به هر حال مجبوریم زندگی کنیم. چجوریش رو تا حد زیادیش خودمون مشخص میکنیم. بعضی جاها خیلی جای مبارزه داره جای صبر داره ولی توی همینا تویی که اتنخاب میکنی طرز نگاهت رو یا همون مایندست خودت رو.

این طرز نگاه یه مهارته یعنی اینکه میشه یادش گرفت.

امروز اولین روز ماه محرم بود. یکی یه جا نوشته بود:« صبحت بخیر ای غمی که ما رو بزرگ میکنی»

به دلم نشست. خواستم تغییر کنم. دلم بزرگ شدن میخاد. خسته شدم از این سر چیزای مسخره غمگین و بعضن افسرده بودن. از این دل تنگ شدنای الکی. از این حرفارو پیش خودم نگه داشتنا و هیچ وقت به زبون نیامده ها.

باشه بین خودم و خودش.

واسه بقیه میخام. خدا ما به خیری که از جانب تو بیاد، سخت نیازمندیم.

 

۹۸/۰۶/۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
ال پس

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی